Total search result: 201 (303 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
|
English |
Persian |
Menu
|
|
electronic U |
استفاده ازکامپیوتر برای انتقال پول از بانک و برعکس |
|
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
|
giros U |
روشی جهت انتقال پول از یک بانک به بانک دیگر |
|
|
giro U |
روشی جهت انتقال پول از یک بانک به بانک دیگر |
|
|
computer aided factory management U |
مدیریت کارخانه با استفاده ازکامپیوتر |
|
|
eft U |
سیستمی که در آن کامپیوتر ها برای ارسال و دریافت پول به بانک استفاده میشوند |
|
|
bridges U |
استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر |
|
|
bridge U |
استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر |
|
|
bridged U |
استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر |
|
|
infra red link U |
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد |
|
|
world bank U |
بانک جهانی یا بانک بین المللی تجدید ابادانی و توسعه که هدفش کمک به کشورهای عضو برای رشداقتصادی از طرق مختلفه میباشد |
|
|
signalled U |
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی |
|
|
signal U |
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی |
|
|
signaled U |
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی |
|
|
i/o U |
محل حافظه که توسط پورت ورودی / خروجی برای انتقال داده با CPU استفاده میشود |
|
|
at U |
استاندارد باس IBM که برای انتقال بیتهای داده و اطلاعات آدرس از لبه متصل شونده استفاده میکند |
|
|
IrDA U |
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند |
|
|
piggybacking U |
استفاده از پیام ارسالی برای انتقال تصدیق از یک پیام که زودتر دریافت شده است |
|
|
page U |
عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات |
|
|
pages U |
عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات |
|
|
paged U |
عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات |
|
|
bank giro U |
همکاری بانک و اداره پست جهت انتقال پول |
|
|
publish U |
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات . |
|
|
published U |
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات . |
|
|
publishes U |
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات . |
|
|
upload U |
انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور |
|
|
Soumak U |
بافت سوماک [سوماخ] [این روش بافت که نوعی از گلیم بافی است به سه صورت ساده، ضربیو برعکس بافته شده و در ابتدا و انتهای فرش استفاده می شود. این روش در بافت پارچه، کیسه، پتو و زیر انداز استفاده می شود.] |
|
|
Internet U |
شبکه گسترده بین المللی که انتقال داده و فایل را به همراه توابع پست الکترونیکی برای میلیونهای کاربر در جهان فراهم میکند. هر کسی میتواند از اینترنت استفاده کند. و نیز مراجعه شود به HTTP |
|
|
user freindly U |
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد |
|
|
baseband transmission U |
روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه |
|
|
wireless network U |
شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند |
|
|
transfer processing U |
امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر |
|
|
xmodem U |
یک پروتکل انتقال فایل غیرهمزمان برای کامپیوترهای شخصی که انتقال سالم فایل ها را از طریق سیستم تلفن اسان تر می سازد |
|
|
microsoft U |
واسط کاربر چند کاره گرافیکی که برای استفاده ساده طراحی شده است . ویندوز از نشانه ها برای نمایش دادن فایل و قط عات استفاده میکند با mouse قابل کنترل است بر عکس DOS-MS که نیاز به دستورات تایپی دارد |
|
|
collimate U |
تنظیم کردن هرنوع تجهیزات اپتیکی برای داشتن پرتو نوری موازی از یک منبع نقطهای نور یا برعکس |
|
|
electronic U |
1-استفاده از بسته نشر رومیزی و چاپگر لیزری برای تولید کالای چاپ شده . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات نمایش داده شده مثل داده |
|
|
public U |
آزاد برای استفاده همگانی , ساخته شده برای استفاده همگانی |
|
|
fibres U |
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود |
|
|
fiber U |
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود |
|
|
fibre U |
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود |
|
|
vertical U |
نرم افزار کاربردی که برای استفاده خاص طراحی شده است و نه استفاده عمومی |
|
|
idle U |
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده |
|
|
idled U |
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده |
|
|
idles U |
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده |
|
|
idlest U |
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده |
|
|
composite demand U |
تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی |
|
|
quad U |
چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند |
|
|
quads U |
چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند |
|
|
negative acknowledgement U |
کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد |
|
|
reserve requirement U |
مقدار ودیعه مالی که هر بانک تجارتی در بانک مرکزی بایدداشته باشد |
|
|
rediscount rate U |
نرخ بهره در مورد وامی که بانک تجارتی از بانک مرکزی می گیرد |
|
|
ieee U |
که فقط داده و سیگنالهای تصدیق استفاده می شوند و در آزمایشگاهها برای اتصال کامپیوتر به قط عات اندازه گیری استفاده میشود |
|
|
I work in a bank, or more precisely at Melli Bank. U |
من در بانک کار میکنم یا دقیقتر بگویم در بانک ملی. |
|
|
duplexes U |
دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود |
|
|
duplex U |
دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود |
|
|
wimp U |
نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند |
|
|
PPP U |
که معمولا برای ارسال داده بین کامپیوتر کاربر و سرور راه دور روی اینترنت با استفاده از پروتکل شبکه Tcp/Ip استفاده میشود |
|
|
wimps U |
نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند |
|
|
Hamming code U |
سیستم کدگذتاری که از بیتهای بررسی برای تشخیص و تصحیح خطاها در داده ارسالی استفاده میکند که بیشتر در سیستمهای متن راه دور استفاده میشود |
|
|
c U |
استفاده از کامپیوتر برای کمک به دانش آموزان برای یادگیری یک موضوع |
|
|
cat U |
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود |
|
|
open U |
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد |
|
|
opens U |
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد |
|
|
doubled up U |
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن |
|
|
cats U |
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود |
|
|
opened U |
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد |
|
|
double U |
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن |
|
|
doubled U |
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن |
|
|
executive information system U |
نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت |
|
|
straight line coding U |
برنامه نوشته شده برای جلوگیری از استفاده حلقه و انشعاب برای اجرای سریع تر |
|
|
precision U |
استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت |
|
|
multiple U |
استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت ممکن |
|
|
drive U |
بخشی ازکامپیوتر که نوار یا دیسک را راه می اندازد |
|
|
drives U |
بخشی ازکامپیوتر که نوار یا دیسک را راه می اندازد |
|
|
literacy U |
اصط لاحات مربوطه و قادر بودن برای استفاده از کامپیوتر برای برنامه نویسی و برنامههای کاربردی |
|
|
bankers automated clearance system U |
سیستم انتقال پول بین بانکها با استفاده از اتصالات کامپیوتری دریک شبکه امن |
|
|
available cash U |
موجودی بانک بدون در نظرگرفتن چکهایی که در دست مشتریان است و هنوز به بانک ارائه نشده است |
|
|
authoring U |
ابزاری که برای توسعه برنامههای کاربردی چند منظوره استفاده می شوند. که شامل دستورات خاص برای کنترل درایو -CD ROM |
|
|
dib U |
باسی که هنگام انتقال داده از بخشی از کامپیوتر به دیگری استفاده میشود مثل بین حافظه و CPU |
|
|
universal U |
آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود |
|
|
timed U |
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش |
|
|
time U |
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش |
|
|
times U |
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش |
|
|
paperless U |
شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند |
|
|
facsimile transceiver U |
واحدی برای انتقال و دریافت الکترونیکی |
|
|
c U |
استفاده از سیستم کامپیوتری برای اجازه دادن به کاربران برای ارسال و دریافت پیام از سایر کاربران |
|
|
cultivation U |
جلب محبت برای استفاده درکسب اطلاعات دانه پاشیدن تماس برای جلب و به دام انداختن افراد |
|
|
indexing U |
استفاده از کامپیوتر برای کامپایل کردن اندیس برای کتاب با انتخاب کردن کلمات و موضوعات مربوطه در متن |
|
|
scanned U |
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند |
|
|
scans U |
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند |
|
|
scan U |
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند |
|
|
hollerith code U |
سیستم کدگذاری که از سوراخ هایی در کارت بری نمایش حروف و نشانه ها استفاده میکند. این سیستم از دو مجموعه ردیف 12 تایی برای تامین محل کافی هر کد استفاده میکند |
|
|
TCP/IP U |
پروتکل ارسال داده در شبکه ها وسیستمهای ارتباطی . اغلب در شبکههای مبتنی برUnix استفاده میشود این پروتکل برای تمام ارتباط تحت کنترل مرکز استفاده میشود |
|
|
loads U |
برای انتقال برنامه به حافظه با گنجایش بالا |
|
|
load U |
برای انتقال برنامه به حافظه با گنجایش بالا |
|
|
shared U |
IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ |
|
|
shares U |
IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ |
|
|
share U |
IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ |
|
|
drive U |
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی |
|
|
drives U |
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی |
|
|
data movement time U |
زمان صرف شده برای انتقال داده به دیسک |
|
|
poma lift U |
تله اسکی میلهای برای انتقال نفر بنفر |
|
|
dump U |
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه |
|
|
key |
استفاده از بافر بین صفحه کلید و کامپیوتر برای تامین ذخیره سازی کلیدها برای ماشین نویس های سریع که چندین کلید را به سرعت انتخاب می کنند |
|
|
increments U |
انتقال متن یا کارت به محل روبروی آن برای چاپ یا خواندن |
|
|
relocation U |
کمیت افزوده شد به یک آدرس برای انتقال به محل دیگری ازحافظه |
|
|
transfer limit U |
حدود صحت تصحیحات برای انتقال به دستگاه سمت توپ |
|
|
increment U |
انتقال متن یا کارت به محل روبروی آن برای چاپ یا خواندن |
|
|
hydraulic fluid U |
سیال ترکم ناپذیری برای انتقال و توزیع نیرو درسیستم |
|
|
carry U |
زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی |
|
|
carrying U |
زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی |
|
|
carried U |
زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی |
|
|
carries U |
زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی |
|
|
hypoid U |
چرخدنده هایی برای انتقال حرکت و قدرت بین شفت ها یامحورهای متنافر |
|
|
MediaServer U |
سیستم سافت Netscape برای تامین انتقال صوت و تصویر روی اینترنت |
|
|
What is in it for me ? U |
برای من چه استفاده ای ؟ |
|
|
for the benefit of U |
برای استفاده |
|
|
realizes U |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
|
|
realized U |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
|
|
realizing the palette U |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
|
|
realised U |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
|
|
realises U |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
|
|
realizing U |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
|
|
realize U |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
|
|
realising U |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
|
|
flippy U |
دیسک دو لبه که در درایو تک لبه استفاده شود. بنابراین برای خواندن طرف دیگر برای جابجا شود |
|
|
log wood U |
درخت بقم [در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.] |
|
|
strobe U |
سیگنالی که برای اغاز انتقال داده میان یک دستگاه جانبی وکامپیوتر بکار می رود |
|
|
ranges U |
جابجایی متن برای تظیم شدن در حاشیه چپ , انتقال محتوای کلمه به لبه سمت چپ |
|
|
range U |
جابجایی متن برای تظیم شدن در حاشیه چپ , انتقال محتوای کلمه به لبه سمت چپ |
|
|
ranged U |
جابجایی متن برای تظیم شدن در حاشیه چپ , انتقال محتوای کلمه به لبه سمت چپ |
|
|
copyrights U |
حق چاپ و انتشار انحصاری برای مولف اثر یا کسی که این حق را از او به انتقال گرفته است |
|
|
copyright U |
حق چاپ و انتشار انحصاری برای مولف اثر یا کسی که این حق را از او به انتقال گرفته است |
|
|
offices U |
مناسب برای استفاده در شرکت |
|
|
approval U |
توافق برای استفاده از چیزی |
|
|
office U |
مناسب برای استفاده در شرکت |
|
|
copy for private use U |
نسخه برای استفاده شخصی |
|
|
security blanket <idiom> U |
استفاده از چیزی برای راحتی |
|
|
It's for my personal use. |
برای استفاده شخصی است. |
|
|
readies U |
مناسب برای استفاده از یا فروش . |
|
|
readied U |
مناسب برای استفاده از یا فروش . |
|
|
ready U |
مناسب برای استفاده از یا فروش . |
|
|
readying U |
مناسب برای استفاده از یا فروش . |
|
|
structures U |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
|
|
structuring U |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
|
|
structure U |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
|
|
frequency shift keying U |
روشی برای انتقال اطلاعات که در ان وضعیت بیت ارسال شده توسط یک لهجه شنیدنی مشخص میشود |
|
|
turn over <idiom> U |
به کسی برای مراقبت با استفاده سپردن |
|
|
cai U |
استفاده از کامپیوتر برای آموزش یک موضوع |
|
|
subreption U |
اختفای حقایق برای استفاده خود |
|
|
peonage U |
استفاده از غلام برای کارهای بندگی |
|
|
white slave U |
استفاده از زن برای فحشاء تجارت ناموس |
|
|
cat U |
استفاده از کامپیوتر برای یادگیری یک مهارت |
|
|
cats U |
استفاده از کامپیوتر برای یادگیری یک مهارت |
|
|
to store up something U |
انباشتن چیزی برای استفاده در آینده |
|
|
carring over U |
تعویق تصفیه حساب در خریدو فروش سهام برای انتقال مال یا تسلیم مبیع مهلت تعیین کردن |
|
|
redundancy check U |
تستی متکی بر انتقال بیت ها وکاراکترهایی که بیش ازحداقل تعداد لازم برای بیان خود پیام هستند |
|
|
patent U |
حق ثبت شده انحصاری برای استفاده از اختراعی |
|
|
patented U |
حق ثبت شده انحصاری برای استفاده از اختراعی |
|
|
batteries U |
استفاده از باتری برای وسایل با حافظه قرار |
|
|
plants U |
ذخیره نتیجه در حافظه برای استفاده بعدا |
|
|
patents U |
حق ثبت شده انحصاری برای استفاده از اختراعی |
|
|
patenting U |
حق ثبت شده انحصاری برای استفاده از اختراعی |
|
|
battery U |
استفاده از باتری برای وسایل با حافظه قرار |
|
|
turbo porolog U |
POROLO برای استفاده روی کامپیوتر شخصی |
|
|
registers U |
تعدادثباتها یی که برای ذخیره موقت استفاده می شود |
|
|
alternated U |
برنامه کاربردی برای استفاده در محیط چندکاربره |
|
|
alternate U |
برنامه کاربردی برای استفاده در محیط چندکاربره |
|
|
angary U |
حق کشور متحارب برای استفاده از اموال کشوربیطرف |
|
|
eat one's cake and have it too <idiom> U |
هم استفاده کردن وهم برای مبادا نگهداشتن |
|
|
alternates U |
برنامه کاربردی برای استفاده در محیط چندکاربره |
|
|
registering U |
تعدادثباتها یی که برای ذخیره موقت استفاده می شود |
|
|
register U |
تعدادثباتها یی که برای ذخیره موقت استفاده می شود |
|
|
bug taper U |
ریسمان مناسب برای استفاده از طعمه زیر اب |
|
|
plant U |
ذخیره نتیجه در حافظه برای استفاده بعدا |
|
|
horn socket |
[وسیله ای که از آن برای صید ماهی استفاده می شود] |
|
|
to pull strings U |
از رابطه ها برای پارتی بازی استفاده کردن |
|
|
to the contrary U |
برعکس ان |
|
|
vice versa <adv.> U |
برعکس |
|
|
vice versa U |
برعکس |
|
|
on the contrary U |
برعکس |
|
|
per contra U |
برعکس |
|
|
contrariwise U |
برعکس |
|
|
cyphers U |
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند. |
|
|
cipher U |
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند. |
|
|
ciphers U |
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند. |
|
|
computer literacy U |
دانش کامپیوترها و چگونگی استفاده از انها برای حل مسائل |
|
|
link route segments U |
راههای مورد استفاده برای حمل بار یکپارچه |
|
|
devices U |
لیستی از تقاضاهای کاربران یا برنامه ها برای استفاده از یک وسیله |
|
|
mainframe computer U |
استفاده از ریز کامپیوترها برای دستیابی به کامپیوتر mainframe |
|
|
c U |
استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش دانش آموزان |
|
|
wharfage U |
وجهی که برای استفاده ازبارانداز پرداخت میشود حق باراندازی |
|
|
cbt U |
استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش به دانش آموزان |
|
|
throw one's weight around <idiom> U |
ازنفوذ کسی برای رسیدن به چیزی استفاده کردن |
|
|
signalling U |
استفاده از کانال صوتتی طبیعی برای ارسال داده |
|
|
device U |
لیستی از تقاضاهای کاربران یا برنامه ها برای استفاده از یک وسیله |
|
|
photo finish U |
استفاده از عکس برای تعیین برنده مسابقه فشرده |
|
|
monadic operator U |
عملی که از یک عملوند برای تولید نتیجه استفاده میکند |
|
|
materials U |
مادهای که برای استفاده اتمام محصول به کار می رود |
|
|
scratch file U |
ناحیه کاری که برای کار جاری استفاده میشود |
|
|
material U |
مادهای که برای استفاده اتمام محصول به کار می رود |
|
|
mouse U |
که از mouse و نه صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند |
|